مسکوت

تو را صدا مى زنم

سکوت جواب مى دهد!

بیا

پس تو کجاى این جهانى؟

تنهام

روزائی که تــو توشون نیستی ٬حیفم میاد زندگیشون کنم ...

همه تکراری اند

این دنیای کوچک و هفت میلیارد آدم!
یعنی تو باور می کنی؟
شمرده ای؟
کی شمرده است؟
جز سیاستمدارها
دیده ای کسی آدم بشمرد؟
باور نکن
نارنجی!
باور نکن
سبز آبی کبود من!
باور کن
همه ی دنیا فقط تویی
و برخی دوستان
بقیه هم تکراری اند.


عباس معروفی

کم کم آماده ام

حدود یک سال و نیم پیش بود که نوشتم: "باور کن این روز‌ها فرصتی برای پیدا کردن تو ندارم".

حال خوبی نداشتم و از تموم داشته ها و خواسته ها عقب بودم و خودمم از دنیای آشفته ای به دنیای جدیدی پا گذاشته بودم و خیلی هاج و واج و گیج بودم... اما حالا کم کم آماده ام تا جدی تر منتظر اومدنت باشم.

پیدا شو لطفا... بیا و دل من رو ببر.

نگارا من گم شده‌ام...

باور کن این روز‌ها فرصتی برای پیدا کردن تو ندارم

تمام انرژیم رو صرف این می‌کنم که خودم رو پیدا کنم

برگشتم، ببینم خودم رو کجای این سی سال لعنتی جا گذاشتم...

35

ای عشق نو رسیده‌ام، غم من از سخن گذشته...


+معینی کرمانشاهی


34

تو دنیای موازی تو مجری اخباری و من مخاطب تمام خبرهای دنیا که تو از اون‌ها می‌گی و من عاشقانه نگاهت می‌کنم.

33

نشستم عکس‌ها رو پاک کردم. پاک کردم و بغض کردم. بغض کردم و ترسیدم. ترسیدم و نگران شدم. نگران شدم و داد زدم تو کجایی پس... صدا نیومد. صبر کردم.
چه روزهای سخت و ترسناکی، این روزها بعضی وقت‌ها حتی از فکر اومدن تو هم می‌ترسم، چه برسه به حضور واقعی‌ت. آقای آرام رو کشتن با دروغ، تو رو خدا دروغگو نباش. خواهش می‌کنم. فقط خودت باش.

32

تو می‌آیی و می‌شوی اولین کتاب بی‌پایان دنیا برای من، ورق می‌خوری و فرسوده می‌شویم و من این فرسوده‌گی را هستم عاشق.